* من آدمِ شرّه کردنم ... فورانِ کلماتِ خام و غریزی ...
* طغیان نکردنم یعنی خودویرانگری ...
* باید همه چیز را در کاملترین و تندترین شکل ممکن بیان کنم تا زنده بمانم ... و گرنه میشوم یک تکه چوب، میخی به دیوار ... کرهی ماسیده بر کارد ...
* زندگی یعنی همین ... دست فروبردن در کندو و چنگ زدن در موم عسل ... وقتی زنبورها دور سرت پرواز میکنند ...
* اگر نباشد و نشود، میشوم جسد ... میشوم عروسکی بیقلب ...
:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0